جمعه یعنی زانوی غم در بغل
بر سر سجاده های العجل
جمعه یعنی اشک های انتظار
جمعه یعنی شکوه از هجران یار
جمعه یعنی آه الغوث الامان
در فراق مهدی صاحب الزمان
****************************
نو بهـارم ، در فـراغت هیچ کس محـزون نشد
منجی انسانیت اینجا شرایط جور نیست
گر چه در هر جمعه زیبا دعایت می کنیم
این دعا ها بر زبان است ، جنسشان مرغوب نیست
****************************
آقای من،
معایب ما محاسن شما را سفید کرد
شرمنده ایم یا صاحب الزمان
****************************
آقای من،
کاش نامت باران بود تا برای آمدنت دعا می کردیم...!
****************************
مهدی جان ؛
قطع امید کــرده ام از خود ، نه از شما
حالا که باز مانده ام از راه کــربلا
تنها خوشم به اینکه کسی ضامنم شود
باشد قرار و وعده ما مشهد الـرضا
****************************
مهدیا ؛ منتظــرانت همه در تاب و تبند
همه اهل جهـان، جمله گرفتار شبنـد
چون بیایـی غم و ظلمـت برود از عالم
شاد گـردد دل آنان که گـرفتار غمنـد
****************************
گفته اند می‌آیی، تشنگان کوثر را
پر دوباره خواهد شد، ساغر از خم خورشید
رو به سمت مشرق کن، تا حباب‌ها بینند
التهاب دریا را، در تلاطم خورشید!
****************************
مستیم ولی مست می موعودیم
هستیم چنین و از ازل هم بودیم
ما را چو عدو مور شمارد غم نیست
ما وارث مُلک وَلَد داوودیم
****************************
از نسل خلیلیم و تبر در دستیم
ما بت شکنان معبد نمرودیم
ما منتظریم کعبه روشن گردد
دیری است پی اجازت معبودیم
****************************
زیباترین یقین به خدا پیش روی ماست
با یوسفی که یکسره در آرزوی ماست
ما گردو خاک تو را جمکران کنیم
یک گوشه از نگاه تو را اکتفا کنیم
****************************
مهدیا ؛ بنما نظر بر حال ما
غربت دیرینه ی ما تا کجا
می شود آیا که باشم با شما
جمعه آن هفته در کربلا
****************************
اینکه می خوانی خودت را نوکرم
روز و شب در پیش چشمان ترم
با همه هستی و از من غافلی
بی وفاییت نگردد باورم
در گنه شرمی نداری گر ز من
لااقل شرمی نما از عمه ام
عمه ام را تاب این اعمال نیست
عمه ام از دستتان خوشحال نیست
****************************
